احکام عذرعُذر، دلیل رافع ملامت است. فهرست مندرجات۲ - معنای لغوی عذر ۳ - معنای عذر در فقه ۴ - آثار عذر ۵ - انواع عذر ۵.۱ - دیوانگی، خواب، بیهوشی و نابالغی ۵.۲ - حیض و نفاس ۵.۳ - بیماری ۵.۴ - دائم الحدث ۵.۵ - سفر ۵.۶ - اکراه ۵.۷ - جهل، سهو و فراموشی ۵.۸ - اضطرار ۵.۹ - تقیّه ۵.۱۰ - خوف ۶ - دو وقت برای نمازهای واجب ۶.۱ - نحوه نماز خواندن معذور ۶.۲ - نحوه نماز خواندن شخص در حال غرق شدن ۷ - نوع روزه گرفتن معذور ۸ - جواز ارتکاب برخی محرمات احرام برای معذور ۹ - نحوه ادای حج برای معذور ۱۰ - حکم ناشزه ۱۱ - به تأخیر افتادن اجرای حد ۱۲ - پانویس ۱۳ - منبع ۱ - احکام مرتبط با عذراز احکام مرتبط با آن در بسیاری از بابها، همچون طهارت ، صلات ، صوم ، حج ، جهاد ، نکاح و دیات سخن گفتهاند. ۲ - معنای لغوی عذرعذر در لغت عبارت است از دلیلی که ملامت و سرزنش ناشی از ارتکاب کاری ناپسند یا ترک کاری پسندیده را از انسان برمیدارد و فرد به سبب آن دلیل بر ترک یا ارتکاب آن عمل سرزنش نمیشود. [۱]
تاج العروس، واژه «عذر».
[۲]
لسان العرب، واژه «عذر».
[۳]
المصباح المنیر، واژه «عذر».
۳ - معنای عذر در فقهمعنای عذر در فقه نیز قریب به معنای لغوی آن است و بر چیزی اطلاق میشود که عقاب و کیفر را از کسی که تکلیف شرعی را ترک کرده بر میدارد و نیز موجب برداشته شدن برخی آثار دیگر که بر ترک آن نسبت به غیر معذور مترتب است، میشود، مانند حیض ، بیماری و خوف . ۴ - آثار عذرآثار عذر بر حسب نوع عذر متفاوت است. ۵ - انواع عذردر ذیل به نمونههایی از انواع عذر و نیز آثار و احکام آن اشاره میشود. ۵.۱ - دیوانگی، خواب، بیهوشی و نابالغیدیوانگی و نابالغی مانع توجه تکلیف به فرد میشود و در نتیجه دیوانه و نابالغ، مکلّف به هیچ تکلیفی نیستند و تکلیف از آنان برداشته شده است؛ چنان که به خوابیده و بیهوش نیز تکلیفی متوجه نیست. بنابراین، دیوانگی، خردسالی، خواب و بیهوشی عذرهاییاند که تکلیف را برمیدارند. ۵.۲ - حیض و نفاسعارض شدن حیض یا نفاس بر زن ، موجب رفع تکلیف از او نسبت به عبادات مشروط به طهارت است، مانند نماز و روزه . این رفع، گاهی هم نسبت به ادا است و هم نسبت به قضا، مانند نماز که ادا و قضای آن بر حایض و نفسا واجب نیست و گاه تنهای ادای آن را برمیدارد و قضای آن باید به جا آورده شود، مانند روزه ماه رمضان که پس از رفع عذر باید قضای آن را به جا آورد. ۵.۳ - بیماریبیماری از عذرهایی است که موجب رفع یا تبدیل تکلیف میشود. اول مانند برداشته شدن تکلیف حضور در نماز جمعه ، جهاد ، روزه ماه رمضان و حج از بیمار و دوم، مانند تیمّم به جای وضو و غسل در صورت زیان داشتن آب و نشسته یا خوابیده نماز گزاردن در فرض ناتوانی از ایستادن. ۵.۴ - دائم الحدثکسی که بدون اختیار از او حدث مانند مدفوع، ادرار یا باد معده سر میزند، در صورت استمرار و پی درپی بودن آن، میتواند با یک وضو نماز بگزارد و نیازی به تجدید وضو نیست. ۵.۵ - سفرسفر گاه موجب رفع تکلیف میشود و گاه موجب تبدیل آن به تکلیفی دیگر. اول، مانند روزه ماه رمضان که از مسافر برداشته شده است و روزه گرفتن در سفر صحیح نیست و نیز حضور در نماز جمعه و سقوط حق تقسیم شبها میان همسران. و دوم، مانند تبدیل نمازهای چهار رکعتی به دو رکعتی. ۵.۶ - اکراهاکراه بردارنده تکلیف اولی از مکلّف است و بر قول و فعل صادر شده از مکرَه اثری مترتب نیست، مانند اکراه بر تلف کردن مال دیگری و یا بر اجرای عقد یا ایقاعی، که در هر دو صورت آثار از بین بردن و نیز عقد و ایقاع بر مُکرَه مترتّب نمیشود. ۵.۷ - جهل، سهو و فراموشیهر یک از این عذرها مانع استحقاق عقاب و کیفر میشود. بنابراین، کسی که از روی ناآگاهی یا سهو و یا فراموشی، واجبی را ترک کند یا حرامی را مرتکب شود، بر آن مؤاخذه نمیگردد. عذرهای یاد شده گاهی موجب رفع حکم وضعی نیز میشوند، مانند آنکه کسی از روی جهل به غصبی بودن مکان یا آب ، در آن مکان نماز گزارده یا با آن آب وضو گرفته و نماز خوانده است، که به قول مشهور، نمازش صحیح است؛ چنان که اگر کسی از روی سهو ذکر رکوع را ترک کند، نمازش صحیح خواهد بود. ۵.۸ - اضطراراضطرار نیز همچون اکراه موجب رفع تکلیف اولی میشود. بنابراین، کسی که جز آب نجس ، آبی در اختیار ندارد و تشنگی نیز بر او چیره شده است و بیم هلاکتش میرود، میتواند از آن آب بنوشد و یا در صورت غلبه گرسنگی و خوف تلف شدن و دسترس نداشتن به خوردنی حلال ، از حیوان حرام گوشت تغذیه کند. ۵.۹ - تقیّهدر جایی که حفظ جان ، عِرض یا مال مؤمنی منوط بر اظهار گفتار یا رفتار مخالف حق باشد، تقیّه (اظهار گفتار یا رفتار همسو با مخالف) واجب است. بنابراین، تقیّه عذری است که موجب رفع تکلیف اولی میشود. ۵.۱۰ - خوفخوف در برخی موارد موجب تغییر حکم میشود، مانند قطع نماز واجب به جهت خوف از تلف شدن جان یا مال؛ مشروعیت یافتن تیمّم در موارد خوف از تحصیل یا استعمال آب بر جان یا آبرو و نیز سقوط حج در صورت خوف بر جان؛ چنان که خوف موجب قصر در کیفیت نماز، همچون اکتفا به تسبیح به جای قرائت حمد و سوره، اشاره به جای رکوع و سجود و نیز با شرایطی موجب قصر رکعات نماز میشود. ۶ - دو وقت برای نمازهای واجببنابر قول جمعی از قدما وقت نخست برای کسانی است که عذر ندارند و وقت دوم برای صاحبان عذر، همچون بیمار و مسافر است؛ لیکن مشهور متأخران، وقت نخست را وقت فضیلت و وقت دوم را وقت اجزاء (کفایت و صحیح بودن نماز در آن وقت، بدون برخورداری از ثواب نماز در وقت فضیلت) میدانند. ۶.۱ - نحوه نماز خواندن معذورمعذوری که نمیتواند در اول وقت نماز را با شرایطش به جا آورد، مانند آنکه چیزی که عورت را بپوشاند، ندارد و یا برای وضو یا غسل آب در اختیار ندارد و امید به برطرف شدن عذر تا آخر وقت نیز دارد، بنابر قول جمعی بر او واجب است نماز را تا آخر وقت تأخیر بیندازد. [۵]
روض الجنان، ج۲، ص۵۰۴.
مقدم داشتن نماز شب و خواندن آن قبل از نیمه شب برای صاحبان عذر جایز است، مانند کسی که از سرما میترسد یا مسافری که میخواهد شب حرکت کند و یا جوانی که بیدار شدن در دل شب برایش دشوار است. ۶.۲ - نحوه نماز خواندن شخص در حال غرق شدنکسی که در حال غرق شدن در آب یا فرورفتن در گل است یا برای نجات خود در حال شنا کردن است و یا به طناب و مانند آن بسته شده است و امثال آنان، هرگونه که برایش ممکن است نماز را به جا میآورد؛ بدین گونه که رکوع و سجود را با اشاره انجام میدهد و هراندازه که میتواند روبه قبله قرار میگیرد و در صورت عدم امکان ، رو به قبله بودن ساقط است؛ چنان که برهنهای که ساتر عورت ندارد، نشسته نماز میگزارد و رکوع و سجود را با اشاره انجام میدهد. ۷ - نوع روزه گرفتن معذورچنانچه معذور، به سبب بیماری، سفر یا حیض و مانند آن، روزه بگیرد، روزهاش صحیح نیست. در برخی عذرها، همچون پیری، در صحّت روزه اختلاف است. [۱۱]
مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۲۳۸_۲۳۹.
معذوری که عذرش پس از افطار روزه یا بعد از ظهر برطرف شده است، مستحب است تا مغرب چیزی نخورد. کسی که باید جهت کفّاره دو ماه پی درپی روزه بگیرد، عروض عذرِ مانع از روزه گرفتن، مانند حیض، ضرری به پی درپی بودن نمیزند و پس از برطرف شدن عذر، روزه را ادامه میدهد و نیازی به از سر گرفتن آن نیست.۸ - جواز ارتکاب برخی محرمات احرام برای معذورارتکاب برخی محرمات احرام به جهت عذر، همچون بیماری جایز است، مانند زیر سایه قرار گرفتن در حال حرکت یا ازاله مو از بدن ؛ هرچند بر ارتکاب کننده فدیه واجب میشود. کسی که وظیفهاش حج تمتّع است نمیتواند به حج قران یا افراد رجوع کند، مگر در صورت عذر، مانند حیض. ۹ - نحوه ادای حج برای معذورکسی که حج واجب بر عهده دارد، اگر به سبب عذر، مانند پیری و بیماری قادر بر انجام آن نباشد و به بر طرف شدن عذر تا آخر عمر نیز امیدی نداشته باشد، بنابر قول مشهور ، واجب است نایب بگیرد. رمی جمره در شب برای صاحبان عذر، همچون کهنسالان جایز است. زمان افاضه از مشعر به منی پس از برآمدن آفتاب روز دهم ذیحجه است؛ لیکن معذوران میتوانند بعد از نیمه شب کوچ کنند. ۱۰ - حکم ناشزهچنانچه زوجه بدون عذر از زوج تمکین نکند، ناشزه به شمار میرود و نفقه او بر شوهرش واجب نخواهد بود؛ لیکن در صورت داشتن عذر، از قبیل عادت ماهانه و بیماری، ناشزه محسوب نمیگردد. ۱۱ - به تأخیر افتادن اجرای حداجرای حدّ تا برطرف شدن عذرهای زیر به تأخیر انداخته میشود:زن آبستن تا زمان وضع حمل و پاکی از نفاس؛ زن شیرده تا زمانی که به بچه شیر میدهد، مگر آنکه دایهای پیدا شود؛ بیمار و مستحاضه در خصوص حدّ تازیانه تا زمان بهبود و پاکی؛ هوای بسیار گرم یا سرد که در صورت نخست، در اول یا آخر روز و در صورت دوم در وسط روز حدّ اجرا میشود. مصادیق و احکام مرتبط با عذر در فقه فراتر از آن چیزی است که در اینجا آورده شد. در این نوشتار به نمونههایی از معروف و مشهورترین مصادیق و احکام آن اشاره شد. تفصیل بیشتر بحث در مدخلها و عناوین مناسب آن میآید. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۳۵۶، برگرفته از مقاله احکام عذر. |